نرگس آبیار و احترام به تاریخ و فرهنگ مردم شیراز در سووشون
تاریخ انتشار: ۲۷ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۸۶۹۵۳۰
همزمان با انتشار خبر ساخت لوکیشن سریال سووشون در باغ عفیف آباد شیراز کارشناسان و فعالان رسانهای حوزهی میراث فرهنگی کشور خاصه عزیزان شیرازی مستند به قانونی که در سال۹۳ هرگونه فعالیت نمایشی و فیلمبرداری در اماکن تاریخی را ممنوع اعلام کرده، مخالفت خویش را نسبت به ساخت لوکیشن و اجرای پروژه ی موصوف در چنین محیطی ابراز کرده ،برخی از دوستان فعال در این حوزه به طرق مختلف بنده را مخاطب قرار داده که چرا به عنوان یک وکیل دادگستری اهل شیراز و فعال در عرصه ی رسانه واکنشی نشان نمی دهم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پیرو دغدغهی دوستداران میراث فرهنگی شهر و دیارم و حسب علاقهی شخصی به میراث ملی_فرهنگی سرزمینم،تصمیم گرفتم تا در این خصوص یادداشتی قلمی کنم .لذا پیش از هر اقدامی ، به جهت نداشتن اطلاعات کافی از چگونگی اجرای پروژه و همچنین عدم تخصص در چنین حوزهای ابتدا بنا به الزامات فعالیت در رسانه و سپس در مقام وظیفهی شهروندی ،سعی کردم ضمن مطرح کردن موضوع با اهل فن و کارشناسان حوزهی نمایش و میراث فرهنگی،گفتگوهای بانو آبیار با رسانهها را جستجو کنم تا پیش از نگارش مطلب اطلاعات لازم را کسب کنم.
مهمترین نکتهای که در مصاحبههای کارگردان مجموعه جلب توجه کرد،تاکید ایشان به حضور و نقش فرهنگ مردم شیراز در سریال و پاسداشت تاریخ شهر شیراز بود.
نرگس آبیار:((اصرار کردم در شیراز این سریال ساخته شود، به خاطر آنکه معماری و اتمسفر شیراز بتواند در سریال نشان داده و ثبت شود. به نظرم، تهران و شهرکهای سینمایی برای تهران قدیم ساخته شده و معماری شیراز بسیار متفاوت، عجیب و شگفتانگیز است و سریال سووشون که مالِ شیراز است باید در این شهر با بناهایی متعلق به همان دوره، فیلمبرداری میشد))با چنین پیش زمینهای به سراغ آمار و اطلاعات منتشره راجع به چگونگی ساخت لوکیشن رفتم.
سرگرم جمعآوری اطلاعات بودم که فعالیت دختر خردسالم در چند پروژه نمایشی سبب دریافت پیامی از دوستان فعال در حوزه ی تاتر شیراز با این مضمون شد که عوامل سریال درصدد تست از بازیگران خردسال شهرمان هستند ،لذا حضور جانان در پروژه را توفیقی دیدم تا نگارش مطلب را موکول به زمانی کنم که به واسطهی حضور جانان سر صحنهی فیلمبرداری از نزدیک با چگونگی تولید مجموعهی سووشون بیش از پیش آشنا شوم.
حضور جانان در لوکیشن، همان فرصتی بود که چندماه پیش منتظرش بودم.چندین روز حضور در باغ عفیف آباد کنار عوامل مجموعه ی تاریخی سووشون سبب درک بیشتری از سختی کار و تلاش بی وقفهی عوامل سریال در ساخت مجموعه ای دیدنی و البته با رعایت نکات ایمنی در حفظ و حراست از این مکان تاریخی شد.از عزیزان زحتمکش در بخش تدارکات و عوامل تولید تا تیم هنروران که می بایست بیش از سیصد نفر از افراد کهنسال تا کودکان خردسال را مدیریت میکردند در کنار مرور گفتگوهای بانو آبیار که دلیل اصلی فیلمبرداری سریال در شیراز را احترام به فرهنگ غنی همشهری های گلم و انتقال اتمسفر شیراز در متن سریال اعلام کرده بودند، سبب تکلیفی شد تا با نگارش این چند سطر هم در مقام یک شهروند شیرازی هم در هیبت پدری که دختر خردسالش افتخار حضور کنار بازیگران خوب و کاربلد کشور و کارگردان شناسنامه داری چون بانو آبیار را تجربه میکند دست مریزادی جانانه به عوامل مجموعه گفته ،امیداورم خروجی کار و استقبال مخاطبان به نحوی تحقق یابد که خستگی چندین ماه تلاش شبانه روزی، آن هم در سرمای بی سابقه ی دی و بهمن شیراز از تن ایشان در شود.
وکیل دادگستری-شیراز
کد خبر 1718517منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: خاطرات وکیل نرگس آبیار شهر شیراز میراث فرهنگی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۸۶۹۵۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شیدا یوسفی بازیگر «زودیاک»: دوستداران قصههای واقعی رئالیتیشو ها را میبینند
شیدا یوسفی که تجربه بازی در سینما، تلویزیون، تئاتر و شبکه خانگی را در کارنامهاش دارد، پیش از شروع فعالیت حرفهای خود در سینما و تئاتر در حوزه منشی صحنه مشغول بوده و نخستین تجربه حرفهای خود و بستر معرفیاش به جامعه را سریال «ممنوعه» میداند.
این هنرمند پس از حضور در تلویزیون، وارد پلتفرمهای شبکه خانگی شده و تا امروز در رئالیتیشوها و سریالهای مختلفی نقشآفرینی کرده و بازیگری را به صورت حرفهای دنبال میکند. حضور او در فصل دوم گیمشوی «زودیاک» بهانهای شد تا با او به گفتوگو بپردازیم.
چه شد در گیمشوها حضور پیدا کردید؟
این روزها بازی مورد علاقهام مافیاست. نخستین باری که بازی در «شبهای مافیا» را تجربه کردم، شرکتکنندگان برنامه فقط خانمها بودند که با یک ماه تمرین، بازی را یاد گرفتم. از آن زمان هم در همه مسابقات مافیا حاضر بودم. از سری اول «زودیاک» به بعد هم، هفتهای دو بار جدا از تمرینات با بچهها جمع میشویم و بازی میکنیم و این بازی برایم بسیار جذاب شده در حدی که گاهی در دورهمیهای خانوادگی حوصلهام سر میرود و دوست دارم با دوستانم مافیا بازی کنم.
با کدام فیلم یا سریال به مردم معرفی شدید؟
به نظر خودم سریال «ممنوعه» سبب معرفی من به مردم شد که نخستین کارم در شبکه خانگی بود. در این سریال جزو نقشهای اصلی بودم که سبب شد بیشتر دیده شوم. البته طبق تجربیات من تا امروز، مخاطبان صداوسیما و نمایش خانگی دو دسته کاملاً مجزا از هم هستند. به عنوان مثال در شهرستانها جوانان من را به واسطه حضورم در «شبهای مافیا» یا «مافیا زودیاک» و حتی «ممنوعه» که تماماً تولید شبکه نمایش خانگی هستند میشناسند اما افراد مسنتر به واسطه نقشم در سریالهای صداوسیما با من آشنا هستند.
شما در صداوسیما هم سابقه حضور در سریالهای پرمخاطبی مثل «نونخ»، «بچه مهندس» و آثار دیگر را دارید، به عنوان یک بازیگر، حضور در صداوسیما برای شما دلنشینتر است یا در نمایش خانگی؟
هر کدام از این مدیومها مزایای خوش را دارد، اما مسائلی هست که شاید در هیچ کجای دنیا از لحاظ مناسبات دغدغه بازیگران نباشد مثلاً طراحی لباس یا گریم در صداوسیما بسیار سختگیرانه است اما در شبکه نمایش خانگی بازیگران فضای آزادتری دارند. بازی در محصولات پلتفرمهای نمایش خانگی جذابیت خودش را دارد. مخاطب ایرانی این روزها درگیر برنامهها و سریالهای خانگی شده و مورد پسندش است حتی به نظرم در جامعه امروز مردم به حدی دغدغه فکری دارند که سریالهای طولانی را پس میزنند و به دنبال مینیسریالها میروند و آنها را راحتتر میپذیرند.
تکرار ساخت رئالیتیشو در مورد بازی مافیا مخاطب را خسته نمیکند؟
شخصاً «زودیاک» را از تمام بازیهای مافیا بیشتر دوست دارم و فکر میکنم کسی که بازی مافیا را دوست داشته باشد درگیر این سناریو و این برنامه میشود. یکی از جذابیتهای این بازی این است که حتی اگر بازیکن حرفهای هم باشید، ممکن است در روند بازی دچار اشتباههای جبرانناپذیری بشوید که این دقیقاً مثل زندگی ماست که سراسر تجربه است و قطعاً از اشتباهاتمان درس بیشتری میگیریم. ضمن اینکه مافیا بازی خستهکنندهای نیست زیرا حتی در جمعهای خصوصی هم هیچ وقت دستها تکراری نمیشود و همیشه بازیها و اتفاقهای جدید رخ میدهد.
از طرفی هم فکر میکنم بازی خانمها و آقایان با یکدیگر روند برنامه را بهتر کرده چون معمولاً در بازی، خانمها کمتر به هم اعتماد میکنند یا با هم تعارف و رودربایستی دارند اما زمانی که در بازی خانمها و آقایان کنار هم حضور دارند، بازی حرفهایتر میشود. همچنین حضور شخصیتهای معروف ورزشی یا اهالی موسیقی در برنامه، مخاطبان برنامه را بیشتر کرد. «زودیاک» بستری برای مخاطب ایجاد کرد تا رفتار و احساس افراد مورد نظر را ببیند و آن را حس کند.
در گذشته بسیاری از هنرمندان با این تفکر که حضور در رئالیتیشو میتواند آینده شغلی آنها را تهدید کند در این برنامهها شرکت نمیکردند، امروز این تصور چقدر تغییر کرده است؟
برای پاسخ به این پرسش از خودم مثال میزنم، من در حوزه بازیگری تحصیلات آکادمیک دارم و قطعاً شغل خودم را بازیگری میدانم اما دوست دارم در برنامههای اینچنینی نیز حضور داشته باشم. برنامههای رئالیتیشو جذابیتهای خاص خود را دارند که علاوه بر سرگرمی و جذابیت، از لحاظ اقتصادی نیز برای شرکتکنندگان قابل توجیه است که با توجه به وضعیت خود مجاب به حضور در این برنامهها بشوند. گذشته از این مسائل، همان طور که خانم «شبنم مقدمی» در رئالیتیشو «صداتو» به عنوان داور حضور دارد یا «محسن کیایی» به عنوان مجری به این برنامه میآید، به همین صورت تمام بازیگران کمکم به سمت این برنامهها خواهند آمد زیرا رئالیتیشوها معمولاً مورد پسند مردم واقع میشوند و مگر غیر از این است که ما بازیگران یکی از اهداف اصلیمان سرگرم کردن مردم و ساخت اوقاتی خوش است؟ مثلاً مردم در برنامه «صداتو» به صدای یک شخص عادی که در نانوایی کار میکند اما صدای خوبی دارد و آواز میخواند گوش میکنند و لذت میبرند، بنابراین کسی که دوست دارد قصه بشنود تماشای برنامههای رئالیتیشو را انتخاب میکند.